محل تبلیغات شما

ما عادت کردیم به سوگهای بی انتها، و دردهای بی پایان

 

چه می شود گفت و چه می توان کرد

یک روز آتش به جان می افتد و روز دیگر سیل

چه دردیست کشتی که در دریا به آتش افتد

و خانه ای که درخشکی  به آب 

هر دو جان کاهند و درد آور ، هر دو غم می شوند و می بارند بر چشم جامعه ای که بزرگتر ندارد جامعه ای که رها شده در ظلم و ستم و ولنگاری . جامعه ای که جز آقا و آقازاده برایش مهم نیست.

و تنها نقطه به دور از آتش و آبش همان خانه های آقازاده هاست

به خدا درد است و از هر طرف بخوانی درد است

چند همسری ( ببرد رونق مسلمانی را

تست دی ان ای از علی مطهری

توهین علی مطهری به دانشجوی دختر

روز ,آتش ,ای ,یک ,درد ,جامعه ,یک روز ,ای که ,جامعه ای ,درد است ,روز آتش

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کوچ شامار